تاریخ تحقیقات تصوف در شرقپژوهش دربارۀ تصوف در ایران و دیگر کشورهای شرقی، پس از شکلگیری دانشگاههای امروزی در این کشورها آغاز گردید. فهرست مندرجات۱.۱ - قاسم غنی ۱.۲ - جلالالدین همایی ۱.۳ - بدیعالزمان فروزانفر ۱.۴ - سعید نفیسی ۱.۵ - محمدعلی جمالزاده ۱.۶ - عبدالحسین زرینکوب ۱.۷ - جلالالدین آشتیانی ۱.۸ - محمدرضا شفیعی ۲ - هند ۲.۱ - خلیفه عبدالحکیم ۲.۲ - اطهرعباس رضوی ۲.۳ - محمدطیب ابدالی ۳ - ترکیه ۳.۱ - محمدفؤاد کوپریلی ۳.۲ - عبدالباقی گولپینارلی ۳.۳ - احمد آتش ۴ - ژاپن ۵ - فهرست منابع ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - ایرانچنانکه پیشتر آمد، در ایران تحقیقات دربارۀ تصوف بیشتر در یک سدۀ اخیر، و پس از تأسیس دانشگاهها صورت گرفته، و بیشتر در زمینۀ تصحیح و انتشار متون کهن بوده است. افزون بر این، اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی به اهمیت و نقش تصوف در تاریخ فرهنگ ایران و ادبیات فارسی نیز توجه ویژهای داشتهاند و در تبیین جایگاه تصوف و رابطۀ آن با دیگر نهادهای اجتماعی در ایران کوشیدهاند. ۱.۱ - قاسم غنییکی از نخستین پژوهشگران در این زمینه قاسم غنی (د ۱۳۳۱ش) است که پزشک بود و به مشاغل سیاسی نیز میپرداخت، اما علاقۀ او سبب شد تا مطالعات وسیعی در ادبیات فارسی داشته باشد و در حوزۀ تصوف و تاریخ آن به پژوهش بپردازد. وی رسالهای با عنوان معرفة النفس دربارۀ بوعلی سینا تألیف کرد که در هنگام عضویت در فرهنگستان به آنجا تقدیم نمود. یکی از معتبرترین تصحیحات دیوان حافظ تا به امروز، حاصل همکاری غنی با علامۀ قزوینی است. اما دو اثر معروف وی تاریخ عصر حافظ و تاریخ تصوف در اسلام است. در این کتاب اخیر ــ که هنوز قـدر علمـی آن محفـوظ است ــ هـدف مؤلف آن بود که تصویری کامل از تاریخ ادبی، اجتماعی و علمی سدۀ ۸ ق به دست دهد، اما از آنجا که تصوف را در تمام جریانهای این سده مؤثر میدانست، تنها به تصوف و مباحث عمدۀ مربوط به آن، نظیر خاستگاه تصوف، عارفان بزرگ و تألیفات آنها، مقامات و احوال، فرهنگ مصطلحات صوفیه و مکاتب مختلف از آغاز تا سدۀ ۸ ق پرداخت. [۱]
فیاض، علیاکبر، ج۱، ص «یا» ـ «یو»، مقدمه بر بحثی در تصوف، اثر قاسم غنی، تهران، ۱۳۳۱ش.
۱.۲ - جلالالدین هماییجلالالدین همایی (د ۱۳۵۹ش) نیز از دیگر محققان سرشناس ایرانی بود که سالیان درازی از عمر خود را در حوزههای علوم قدیم صرف تحصیل، و سپس تدریس رشتههایی چون ادبیات عربی و فارسی، فقه، کلام، فلسفه و بهویژه عرفان و ادبیات صوفیانه کرد و آنگاه به تدریس ادبیات فارسی در دانشگاه تهران پرداخت. همایی در پژوهشهای خود بهویژه به تحقیق دربارۀ شخصیت غزالی و مولوی روی آورد. تألیف دو کتاب ممتاز دربارۀ آنها، بیانگر وسعت معلومات و پایۀ بلند دانش ادبی و دینی اوست. وی در کتاب مولوینامه یا مولوی چه میگوید، اندیشههای اساسی مولانا در مثنوی را تنظیم کرد و به ترتیب موضوعی درآورد و به شرح و تفصیل هریک از موضوعات آن کتاب با توجه به سوابق آنها در تصوف و فرهنگ اسلامی پرداخت. تفسیر مثنوی مولوی او نیز در واقع تفسیری است که از داستان قلعۀ ذات الصُّوَر یا دژ هوشربا در مثنوی ارائه شده است. رسالۀ تحقیقی در احوال مولانا و تصحیح مثنوی ولدنامه از بهاءالدین ولد نیز از آثار دیگر همایی دربارۀ مولوی است. همایی همچنین کتاب غزالینامه را در شرح حال، آثار و اندیشههای فلسفی و عرفانی غزالی نوشت و نصیحة الملوک غزالی را تصحیح و منتشر کرد. تصحیح مهم دیگر او نیز مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة اثر عزالدین محمود کاشانی است. [۲]
آقا شیخ محمد، مریم، ج۱، ص۲۳۶-۲۳۸، گلزار مشاهیر، تهران، ۱۳۷۷ش.
۱.۳ - بدیعالزمان فروزانفربدیعالزمان فروزانفر (د ۱۳۴۹ش)، دیگر پژوهشگر برجستۀ ایرانی، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و نخستین مصحح بسیاری از آثار مولوی یا آثاری دربارۀ او بود. شخصیت علمی او به سبب دقت علمی، احاطه به منابع کهن و اصیل ادبیات فارسی، حافظۀ سرشار و پشتکار فراوان در میان ادیبان و محققان زبان فارسی در سدۀ اخیر ممتاز است. فروزانفر بیشتر توان خود را صرف نقد و تصحیح آثار مولوی و معاصران وی که در تکامل شخصیت مولانا مؤثر بودند، نمود و در این زمینه نخستینبار به پژوهشهایی بنیادین دست یازید که مولویشناسان معاصر نیز ناگزیر از مطالعۀ آنها هستند. نخستین اثر وی دربارۀ مولوی، رساله در تحقیق احوال زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور به مولوی است. فروزانفر در این رساله برای ارائۀ تصویری کامل از تمام ابعاد زندگی و شخصیت مولوی، افزون بر نقد و بررسی مثنوی و دیوان شمس، در آثار دیگر او و نیز مقالات شمس تبریزی، ولدنامه، مناقب العارفین افلاکی و رسالۀ فریدون سپهسالار تنها با استفاده از نسخ خطی و مدتها پیش از انتشار متون آنها تحقیق و کنکاش کرد. شرح مثنوی شریف از دیگر آثار اوست که پس از بررسی ۱۰ شرح مهم نوشته شده است. مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی اثر بعدی اوست که در آن، مآخذ ۲۶۴ قصۀ مثنوی نشان داده شده است و نتیجۀ تلاشی ۲۵ ساله، و مطالعۀ ۱۴۵ کتاب مختلف است. فروزانفر معتقد بود که فهم اسرار کلمات مولوی، جز به وسیلۀ آگاهی از اشارات لطیف پدر او، بهاءالدین ولد میسر نیست. از اینرو، به تصحیح معارف بهاء ولد و معارف برهانالدین محقق ترمذی همت گماشت. تصحیح کلیات شمس با همکاری امیرحسین یزدگردی و حسین کریمان، تصحیح فیه مافیه، و تألیف احادیث مثنوی و خلاصۀ مثنوی از دیگر آثار او دربارۀ مولاناست. آثار دیگر او در حوزۀ تصوف، تصحیح کتابهای ترجمۀ رسالۀ قشیریه، مناقب اوحد ابن حامد بن ابی الفخر کرمانی، مصباح الارواح اثر شمسالدین بردسیری کرمانی، و شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری است. [۳]
پـوررفعتـی، علیرضا، ج۱، ص۱۲۹ بب ، احـوال و آثار استـاد بدیعالزمان فروزانفـر، تهران، ۱۳۸۳ش.
۱.۴ - سعید نفیسیسعید نفیسی (د ۱۳۴۵ش) از نخستین استادان زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بود که با علاقۀ فراوان، نخستینبار به تصحیح و چاپ متون کهن ادبیات فارسی و آثار منظوم و منثور عارفان ایرانی پرداخت. آثار او در زمینۀ تصوف اینهاست: تصحیح دیوان قصاید و غزلیات عطار نیشابوری (۱۳۱۹ش)؛ رسالۀ فریدون بن احمد سپهسالار در احوال جلالالدین مولوی؛ تصحیح و انتشار سیر العباد الی المعاد سنایی؛ کلیات عراقی ؛ مقامات عبدالخالق غجدوانی و عارف ریوگری؛ دیوان شاه نعمت الله ولی؛ لب لباب مثنوی؛ سخنان منظوم ابوسعید؛ [۴]
مریم، گلزار مشاهیر، تهران، ۱۳۷۷ش.
جستوجو در احوال و اشعار فریدالدین عطار؛ در پیرامون احوال و اشعار حافظ؛ زندگی نامۀ عطار نیشابوری؛ سرچشمۀ تصوف در ایران، که در واقع حاصل پژوهشهای او در این زمینه و تدریس آنها در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران در اواخر زندگانی اوست. [۵]
افشار، ایرج، ج۱، ص۵۱۸-۵۳۰، سواد و بیاض، تهران، ۱۳۴۴ش.
[۶]
زرینکوب، عبدالحسین، ج۱، ص۳۱۲، حکایت همچنان باقی است، تهران، ۱۳۷۶ش.
۱.۵ - محمدعلی جمالزادهمحمدعلی جمالزاده (د ۱۳۷۶ش) از دیگر چهرههای ایرانی پیشگام در مطالعات تصوف است. هر چند بیشتر شهرت او مربوط به شیوۀ نوین داستاننویسی است، اما تعلق خاطر وی به آثار عرفانی سبب به جا ماندن بیش از ۲۰ اثر از وی در حوزۀ تحقیقات تصوف شده است که یکی از آنها، کتاب داستانهای مثنوی مولوی، با مقدمۀ فروزانفر، و دیگری کتاب یازده باب، دربارۀ آشنایی با حافظ است. عناوین برخی از مقالات او نیز اینهاست: «تمدن واقعی و عرفان»؛ «نشر متون صوفیانه مفید است یا مضر؟»؛ «مراحل عرفانی شیخ ابوسعید»؛ «شرح احوال مولانا حاج میرزا حسن صفی علیشاه اصفهانی »؛ «حافظ و واژۀ رند». [۷]
میرانصاری، علی، ج۴، ص۳-۳۰، اسنادی از مشاهیر ادب معاصر ایران، تهران، ۱۳۷۱ و ۱۳۸۱ش.
۱.۶ - عبدالحسین زرینکوبعبدالحسین زرینکوب (د ۱۳۷۸ش) محقق و استاد بزرگ زبان و ادب فارسی است که آثار و خدمات علمی بسیاری در حوزههای تخصصی تاریخ، ادبیات، عرفان و تصوف از خود به یادگار نهاده است. وی در ۱۳۳۴ش موفق به اخذ درجۀ دکتری زبان و ادب فارسی شد و از ۱۳۴۱ش به بعد، افزون بر دانشگاه تهران، در دانشگاههای مهم هند، پاکستان، آکسفرد، سوربن، پرینستن و کالیفرنیا به تدریس و سخنرانی پرداخت و در اواخر عمر در همین دائرة المعارف (دبا) مقالۀ مهم «تصوف در اسلام» را ذیل مدخل «اسلام» تألیف کرد. تسلط وی بر زبانهای علمی روز، نظیر آلمانی، انگلیسی، فرانسه، و زبانهای متون کهن، و استفاده از منابع موجود در این زبانها، روش تحلیل تاریخی، نثر علمی شاخص و پاکیزۀ وی، و اشراف کمنظیر او به ۳ حوزۀ تخصصی متفاوت، آثار او را معیار و بیبدیل ساخته است. [۸]
محمدخانی، علیاصغر، ج۱، ص۱۳-۱۷، زندگی نامۀ استاد دکتر عبدالحسین زرینکوب، درخت معرفت، جشننامۀ استاد دکتر عبدالحسین زرینکوب، تهران، ۱۳۷۶ش.
[۹]
عباسی، شهابالدین، ج۱، ص۴۶۵-۴۶۶، مولوی در چشم و دل زرینکوب، کارنامۀ زرین، به کوشش علی دهباشی، تهران، ۱۳۷۹ش.
آثار برجستۀ وی در ۳ بخش قابل ارزیابیاند: نخست، تاریخ عمومی تصوف؛ دوم، تکنگاریها دربارۀ عارفان مشهور؛ سوم، مولویپژوهی. مقالات وی در این زمینهها، بیشتر از ۲۰ مورد است. وی در زمینۀ تاریخ عمومی تصوف، هم دیدی عینی و علمی، و هم نگاهی درونی و عرفانی دارد [۱۰]
ذکاوتی قراگزلو و دیگران، هفت روز پس از وداع با دکتر زرینکوب، ج۱، ص۵۲۸، کارنامۀ زرین، به کوشش علی دهباشی، تهران، ۱۳۷۹ش.
و در کتاب ارزش میراث صوفیه ضمن ترسیم دورنمایی از دنیای صوفیه و وجوه مختلف آن، پارهای از عقاید آنان را نیز نقد میکند.در کتاب جستوجو در تصوف ایران نیز، وی با اعتقاد به پیوند تصوف با جریانهای اندیشه و نقش آن در میراث ادب و هنر ایران، به این موضوع از دیدگاه تاریخی میپردازد و تحولات آن را از زمان پیدایش تا سدۀ ۷ ق بررسی میکند و در دنبالۀ جست و جو در تصوف ایران همین پژوهش را تا سدۀ ۱۴ق ادامه میدهد. تکنگاریهای زرینکوب در زمینۀ تصوف نیز اینهاست: از کوچۀ رندان، دربارۀ زندگی و اندیشۀ حافظ؛ فرار از مدرسه، دربارۀ زندگی و اندیشۀ محمد غزالی؛ شعلۀ طور، دربارۀ زندگی و اندیشۀ حلاج؛ صدای بال سیمرغ، دربارۀ زندگی و اندیشۀ عطار؛ و حدیث خوش سعدی. از جمله آثار مولویپژوهی او نیز پله پله تا ملاقات خداست که در آن به زندگی، اندیشه و سلوک مولانا میپردازد و میکوشد تا عنصر افسانه و خیال را از تاریخ زندگانی مولانا بزداید و مراتب احوال و مقامات او را در رویدادهای زندگی روزمرهاش نشان دهد. [۱۱]
زرینکوب، عبدالحسین، ج۱، ص۸، پلهپله تا ملاقات خدا، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۱۲]
زرینکوب، عبدالحسین، ج۱، ص۹، پلهپله تا ملاقات خدا، تهران، ۱۳۷۱ش.
کتاب سرّنی او نیز نقد و شرح تحلیلی و تطبیقی مثنوی است که در آن شخصیت مولانا را آنچنان که از مطالعۀ مثنوی بر میآید، نمایانده است، هر چند که مؤلف با فروتنی اثر خود را نه شرح مثنوی میداند و نه نقد و تحلیل آن، و آن را تنها کوشش خود در فهم لطایف و رموز مثنوی میشمارد. [۱۳]
زرینکوب، عبدالحسین، ج۱، ص۷-۸، سرّنی، تهران، ۱۳۶۸ش.
وی در این کتاب بر خلاف شرحهای دیگر مثنوی، مباحث مختلف را طبقهبندی موضوعی میکند و در ضمن آن، مجموعۀ سخنان پراکندۀ مولوی دربارۀ موضوعات گوناگون را گرد میآورد. در نتیجه هم از مباحث تکراری میپرهیزد و هم نکات لفظی و معنویِ نیازمند توضیح را در همانجا شرح میدهد. در واقع، خواننده در این کتاب با نوعی ادبیات تطبیقی آشنا میشود و در مییابد که وی برای القای یک مفهوم، تا چه پایه از مفاهیم مشابه در حوزههای فکری تمدنهای دیگر بهره برده است تا تصویری جامع از عرفان مولوی را به او بنمایاند. [۱۴]
ذکاوتی قراگزلو و دیگران، هفت روز پس از وداع با دکتر زرینکوب، ج۱، ص۵۲۹، کارنامۀ زرین، به کوشش علی دهباشی، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۵]
سروش، عبدالکریم، ج۱، ص۱۱۳، بحر کبیر عشق، کارنامۀ زرین، به کوشش علی دهباشی، ۱۳۷۹ش.
اثر دیگر او، بحر در کوزه، به قول خود مؤلف، نقد و تفسیر قصهها و تمثیلات مثنوی با این هدف است که ورود به دنیای مثنوی را برای خوانندگان امروزی آسان سازد. [۱۶]
زرینکوب، عبدالحسین، ج۱، ص۶-۷، بحر در کوزه، تهران، ۱۳۶۶ش.
۱.۷ - جلالالدین آشتیانیجلالالدین آشتیانی (د ۱۳۸۶ش)، حکیم، مدرس و شارح آثار مربوط به عرفان نظری ابن عربی و شاگردان او ست که شماری از این آثار را نیز تصحیح و به همراه شرح مفصل خویش منتشر کرد. بسیاری از محققان صاحب نام معاصر در حوزۀ عرفان نظری از شاگردان مستقیم یا غیرمستقیم او به شمار میروند. آثار او در زمینۀ تصوف اینهاست: قطراتی از مثنوی معنوی یا شرح مثنوی معنوی مولوی، شرح مفصل بر کتابهای زاد المسافر ملاصدرا، مقدمۀ قیصری، قواعد التمهید، فصوص الحکم، مشارق الدراری، رسائل قیصری، مشرع الخصوص الی معانی الفصوص، همراه با تصحیح آنها؛ مقدمه بر کتابهای نقد النصوص فی شرح الفصوصِ عبدالرحمان جامی، شکوه شمسِ شیمل (ترجمۀ فارسی)، و مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة تألیف امام خمینی. ۱.۸ - محمدرضا شفیعیمحمدرضا شفیعی کدکنی (ز ۱۳۲۸ش)، استاد ممتاز زبان و ادب فارسی و محقق برجستۀ تصوف است. وی بیشتر فعالیت پژوهشی خود را صرف مطالعۀ تصوف خراسان و صوفیان آن دیار کرده است. آثار وی بیشتر در حوزههایی محدود و شناخته شده میگنجند و دغدغۀ وی کشف و بازخوانی آثاری است که بیشتر در حاشیۀ ادبیات کهن ایرانی قرار داشتهاند و با این همه، در سیر تحول اندیشۀ صوفیانه در ایرانِ سدههای آغازین اسلامی تأثیر فراوانی به جای نهادهاند. [۱۷]
غلامی، علیرضا، ج۱، ص۱۰۴، ریشههای آسمان، شهروند امروز، تهران، ۱۳۸۶ش، س ۲، شم ۸.
[۱۸]
یزدانی خرم، مهدی، ج۱، ص۱۰۰، حلول روح نوگرایی در کالبد آدمی، شهروند امروز، تهران، ۱۳۸۶ش، س ۲.
وی به سبب تسلط بر روش تصحیح انتقادی متون و پژوهش در زبان فارسی و نثر صوفیانه و منابع آنها، و به مدد حافظۀ سرشار و نیز هوشمندی خود توانسته است از ورای جزئیات به ظاهر پراکنده، فرضیههای منسجم و متقنی ارائه کند و نکات تازه و نغزی بیابد. برای نمونه، او در مقدمۀ خود بر ترجمهاش از کتاب النور با عنوان دفتر روشنایی، عرفان را نگاهی جمالشناسانه به دین میداند و در تحلیل ماهیت زبانی شطح، آن را واجد قدرت انتقال چند برابر حجم کلمات از طریق به کارگیری تناقضنماها و حروف اضافه و ضمیرهای فراوان میشمارد. برخی از آثار وی افقهای تازهای در حوزۀ مطالعات تصوف گشوده است و مقدمه و تعلیقات او بر احوال مشایخ صوفیه، تعیین هویت، اعلام تاریخی و جغرافیایی، و مباحث ادبی در تصحیحات انتقادی او از متون کهن بسیار ارزشمند است. نمونۀ درخشان این امر تصحیح انتقادی اسرار التوحید است. از دیگر آثار مهم شفیعی کدکنی میتوان به اینها اشاره کرد: قلندریه در تاریخ (دربارۀ سیر تحول اعتقادات قلندران و قلندریه در شعر فارسی)؛ این کیمیای هستی (مجموعه مقالات وی دربارۀ حافظ)؛ زبور فارسی (نگاهی به زندگی و غزلهای عطار)؛ تازیانههای سلوک (نقد و تحلیل چند قصیده از سنایی)؛ تصحیح مرموزات داوودیِ نجم رازی، با مقدمۀ هرمان لندلت؛ تصحیح منطق الطیر و مختارنامۀ عطار؛ ترجمۀ همراه با تصحیح چند متن کهن دربارۀ احوال و اقوال ابوالحسن خرقانی با عنوان نوشته بر دریا. ۲ - هندتحقیقات تصوف در هند نیز از یک سدۀ پیش با تألیفات سینتی کوکار چترجی دربارۀ تصوف اسلامی و مقایسۀ آن با عرفان هندی آغاز شد. ۲.۱ - خلیفه عبدالحکیمدر همان هنگام، خلیفه عبدالحکیم (د ۱۹۵۶م) رسالۀ خود با عنوان مابعدالطبیعۀ رومی را نوشت و در آن دربارۀ وجود خداوند، انسان، و ارتباط میان آنها از دیدگاه مولانا به بحث پرداخت. وی در این اثر، نخست سیر تصوف و تحول فکر عرفانی را از آغاز تا زمان مولانا بررسی نمود و سپس عقیدۀ مولانا دربارۀ خلقت انسان و جوهر وجودی او را، که روح الاهی است، بررسی کرد. [۱۹]
محمدی، احمد و احمد میرعلایی، ج۱، ص۱۱-۱۵، مقدمه بر عرفان مولوی، اثر خلیفه عبدالحکیم، ترجمۀ احمد محمدی و احمد میرعلایی، تهران، ۱۳۵۶ش.
۲.۲ - اطهرعباس رضویسید اطهرعباس رضوی (د دهۀ ۱۹۹۰م) نیز از پژوهشگران برجستۀ هندی در زمینۀ تصوف و مؤلف کتاب تاریخ تصوف در هند بود. وی در این کتاب بیشتر به زندگی و احوال مشایخ تصوف، سلسلههای صوفیان، و ارتباطات ایشان با حاکمان همعصرشان در هند میپردازد و کمتر تاریخ تفکرات و تعالیم صوفیان آن دیار و سیر تحول عقاید و مکاتب آنان را بررسی میکند. با این همه، اثر وی تنها مرجع امروزی و قابل استفاده در نوع خود به شمار میرود. [۲۰]
معتمدی، منصور، ج۱، صهفت ـ نه، مقدمه بر تاریخ تصوف در هند، اثر سیداطهر عباس رضوی، ترجمۀ منصور معتمدی، تهران، ۱۳۸۰ش.
۲.۳ - محمدطیب ابدالیمحمدطیب ابدالی (د ۱۹۳۷م) نیز از دیگر محققان هندی در این زمینه است که آثاری به این شرح دارد: بررسی شعر عرفانی در بیهار؛ «کلام صوفی و کلام غالب»؛ جادۀ عرفان؛ «شرح آداب المریدین»؛ آثار منثور حضرت صوفی منیری؛ «ملفوظات حضرت مخدوم جهان شیخ شرفالدین یحیی منیری»؛ الشرف؛ راحت روح. [۲۱]
فرهنگ خاورشناسان، تهران، ج۱، ص۱۵۳، ۱۳۷۶-۱۳۸۲ش.
از دیگر پژوهشگران هندی در موضوع تصوف میتوان به وحید اشرف اشرف، شعیب اعظمی، و سید اوصاف علی اشاره کرد که هر یک تألیفات و تصحیحهای متعددی در این زمینه دارند. ۳ - ترکیه۳.۱ - محمدفؤاد کوپریلیاز نخستین پژوهشگران به شیوۀ دانشگاهی در سدۀ اخیر در ترکیه محمدفؤاد کوپریلی (د ۱۹۶۶م) است که آثار پرشماری از او بر جای مانده است و مقالات متعددی نیز در «دائرة المعارف اسلام» نوشته است. مهمترین کتاب وی در زمینۀ تصوف، صوفیان نخستین در ادبیات ترک است که هنوز استواری و ارزش علمی خود را حفظ کرده است. این کتاب از سوی محققان سرشناس اروپایی همچون بارتولد، کلمان هوار، مورتمان، نمث گولا و دیگران مورد توجه و تحسین فراوان قرار گرفت. وی در این کتاب، از یک سو اطلاعاتی دربارۀ نحوۀ ظهور ادبیات صوفیانۀ ترک و توسعۀ آغازین آن به دست داد و از سوی دیگر مباحث مرتبط با ادبیات ترک را در حد امکان به صورت انتقادی و مفصل بررسی کرد. او همچنین کوشید تا نشان دهد که ادبیات ترک آناتولی، پدیدهای جدا از ادبیات ترک پیش از خود در سرزمینهای دیگر نیست و درک درست آن تنها از طریق شناخت کلی تصوف و ادبیات ترکی ممکن است. [۲۲]
هاشمپور سبحانی، توفیق، ج۱، ص۷-۸، مقدمه بر صوفیان نخستین در ادبیات ترک، اثر محمدفؤاد کوپریلی، ترجمۀ همو، تهران، ۱۳۸۵ش.
[۲۳]
تانسل، فوزیه عبدالله، مقدمه بر صوفیان نخستین در ادبیات ترک، ترجمۀ توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، ۱۳۸۵ش.
۳.۲ - عبدالباقی گولپینارلیاز معروفتـرین شاگردان کوپریلـی، عبدالباقی گولپینارلـی (د ۱۹۸۲م) بود که رسالۀ دکتری خود را با عنوان ملامت و ملامتیان به راهنمایی وی نوشت. عبدالباقی گولپینارلی در خانوادهای دیندار، معتقد به صوفیه و علاقهمند به مولانا به دنیا آمد و بالید. آثار او در زمینۀ تصوف را میتوان به ۳ بخش تقسیم کرد: نخست آثاری که به پژوهش در تاریخ اجتماعی و تاریخ طریقههای گوناگون آسیای صغیر میپردازد، مانند اهل فتوت در سرزمینهای اسلامی ترک و منابع مربوط به آنها، که حاوی ۶ رساله از کهنترین فتوتنامهها به زبان فارسی، و یکی به زبان تازی است که گولپینارلی تمام آنها را به ترکی ترجمه کرده است؛ ملامت و ملامتیه؛ پیر سلطان ابدال؛ یونس امره؛ [۲۴]
مریم، گلزار مشاهیر، تهران، ۱۳۷۷ش.
مذاهب و طرق موجود در ترکیه در صد پرسش؛ و تصوف در یک صد پرسش و پاسخ.دوم ترجمۀ آثار کلاسیک تصوف اسلامی و ایرانی از جمله دیوان حافظ، گلشن راز، منطق الطیر و الاهینامۀ عطار به زبان ترکی، و سوم، آثار او در زمینۀ مولویشناسی است که بخش عمدهای از تألیفات او را تشکیل میدهد. وی با علاقه و پشتکار فراوان مثنوی را ترجمه کرد و شرحی در ۶ جلد بر آن نگاشت، دیوان کبیر را نیز با تعلیقات و حواشی به ترکی برگرداند، و رباعیات مولانا را نیز ترجمه کرد. افزون بر این، گولپینارلی کتابی دربارۀ زندگی، فلسفه و آثار مولوی با عنوان مولانا جلالالدین نیز نوشت. مولویه پس از مولانا و آداب و رسوم طریقۀ مولویه نیز از دیگر آثار او در این زمینه است. [۲۵]
هاشمپور سبحانی، توفیق، ج۱، ص۱-۱۲، مقدمه بر مولویه بعد از مولانا، اثر عبدالباقی گولپینارلی، تهران، ۱۳۳۶ش.
[۲۶]
هاشمپور سبحانی، توفیق، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۶، عبدالباقی گولپینارلی، آینده، تهران، ۱۳۶۳ش، س ۹، شم ۲.
[۲۷]
هاشمپور سبحانی، توفیق، ج۱، ص۱۲۷-۱۳۶، مختصری دربارۀ زندگانی و آثار استاد عبدالباقی، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، تبریز، ۱۳۶۲ش.
۳.۳ - احمد آتشاحمد آتش نیز از دیگر پیشگامان مطالعات تصوف در ترکیه است که شرح احوال و آثار او در همین دائرة المعارف (دبا) آمده است. از دیگر محققان ترک در زمینۀ تصوف میتوان به اینها اشاره کرد: ملیحه انبارچی اوغلو که صاحب آثاری چون مولانا و محیط او، منتخباتی از نامۀ مولوی رومی، ترجمۀ فیه مافیه مولوی، ترجمۀ معارف سلطان ولد، ترجمۀ کیمیای سعادت (جلد اول)، و مقالههای «یونس امره» و «مناجاتهای شاعر ترک» است. [۲۸]
نیکبین، نصرالله، ج۱، ص۸۵-۸۶، فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرقزمین، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۲۹]
کتابشناسی مولانا، و راهنمای موزۀ مولانا، آقا شیخ محمد، مریم، گلزار مشاهیر، تهران، ۱۳۷۷ش.
[۳۰]
فرهنگ خاورشناسان، تهران، ج۱، ص۴۷۹، ۱۳۷۶-۱۳۸۲ش.
۴ - ژاپنتوشیهیکو ایزوتسو از جملۀ محققان مشهور ژاپنی است که پیوند معنوی عمیقی با فرهنگ ایرانی و اسلامی دارد. وی نخستین بار قرآن کریم را از عربی، و فیه ما فیه را از فارسی به ژاپنی ترجمه کرد. مجموعه کتابهایی با عنوان میراث اسلامی نیز زیر نظر او در ژاپن به چاپ رسید. ایزوتسو دو سال در ایران اقامت گزید و پس از آن نیز همه ساله ۳ ماه در ایران در مؤسسۀ مطالعات اسلامی و انجمن حکمت و فلسفۀ ایران به تحقیق و تدریس مشغول بود. وی در کتاب منشأ فلسفۀ اسلامی، تصوف و عرفان را خاستگاه تفکر اسلامی و اساس ساختمان فکری اسلام معرفی میکند و نشان میدهد که نقطۀ آغازین فلسفۀ اسلامی، شهود وجود است و عرفان ابن عربی نیز بهترین نمونۀ آن است. آثار او در زمینۀ تصوف اینهاست: تصوف و تائوئیسم، که مقایسۀ عرفان ابن عربی با عقاید لائوتسه و چوانگ تسوست [۳۱]
پورجوادی، نصرالله، ج۱، ص۲-۸، آخرین دیدار با پروفسور ایزوتسو، نشر دانش، تهـران، ۱۳۷۱ش، س ۱۳، شم ۲.
مطالعۀ تطبیقی مفاهیم کلیدی فلسفی در تصوف و آیین تائو؛ «عرفان و مسئلۀ ایهام زبانی در اندیشۀ عین القضاة همدانی»؛ «آفرینش و نظم و ترتیب بیزمان اشیاء، مطالعهای دربارۀ فلسفۀ عرفانی عین القضات»؛ «مفهوم آفرینش مدام در عرفان اسلامی و آیین بودایی»؛ «نفس خدابینی در تصوف». [۳۲]
فرهنگ خاورشناسان، تهران، ج۱، ص۴۹۳-۴۹۵، ۱۳۷۶-۱۳۸۲ش.
۵ - فهرست منابع(۱) آربری، آ ج، جونز ایرانی، روزگار نو، تهران، ۱۹۴۴م، شم ۴. (۲) آزاد، اسدالله، شرح احوال و آثار نیکلسن، مشکٰوة، مشهد، ۱۳۶۷ش، شم ۲۰. (۳) آژند، یعقوب، درآمدی بر آیین تصوف، تهران، ۱۳۷۴ش. (۴) آشتیانی، جلالالدین، مقدمه بر نقد النصوص فی شرح الفصوص عبدالرحمان جامی، به کوشش ویلیام چیتیک، تهران، ۱۳۵۶ش. (۵) آقا شیخ محمد، مریم، گلزار مشاهیر، تهران، ۱۳۷۷ش. (۶) اشپولر، برتولد، سهم آلمان در ایرانشناسی، کاوه، تهران، ۱۳۴۳ش، س ۲. (۷) افشار، ایرج، سواد و بیاض، تهران، ۱۳۴۴ش. (۸) بایبوردی، مهرآفاق، مقدمه بر بهاء ولد، زندگی و عرفان او، اثر فریتس مایر، ترجمۀ مهرآفاق بایبوردی، تهران، ۱۳۸۲ش. (۹) بدوی، عبدالرحمان، موسوعة المستشرقین، بیروت، ۱۹۸۴م. (۱۰) پروین، جلیل، مقدمه بر درآمدی بر تصوف و عرفان اسلامی، اثر ویلیام چیتیک، ترجمۀ جلیل پروین، تهران، ۱۳۸۲ش. (۱۱) پورجوادی، نصرالله، آخرین دیدار با پروفسور ایزوتسو، نشر دانش، تهـران، ۱۳۷۱ش، س ۱۳، شم ۲. (۱۲) پـوررفعتـی، علیرضا، احـوال و آثار استـاد بدیعالزمان فروزانفـر، تهران، ۱۳۸۳ش. (۱۳) پیه مونتسه، آنجلومیکله، ایرانشناسی در ایتالیا، ترجمۀ مرتضی اسعدی، نشر دانش، تهران، ۱۳۷۱ش، س ۱۲، شم ۵. (۱۴) تانسل، فوزیه عبدالله، مقدمه بر صوفیان نخستین در ادبیات ترک، ترجمۀ توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، ۱۳۸۵ش. (۱۵) تمیمداری، احمد، مؤلفههای تمدن و فرهنگ در خاورشناسی، کیهان فرهنگی، تهران، ۱۳۷۴ش، س ۱۲، شم ۱۲۳. (۱۶) چیتیک، ویلیام، عوالم خیال، ترجمۀ قاسم کاکایی، تهران، ۱۳۸۴ش. (۱۷) خاورشناسان بزرگ انگلیسی، روزگار نو، لندن، ۱۹۴۳م، ج ۱۳، شم ۱. (۱۸) ذکاوتی قراگزلو و دیگران، هفت روز پس از وداع با دکتر زرینکوب، کارنامۀ زرین، به کوشش علی دهباشی، تهران، ۱۳۷۹ش. (۱۹) زرینکوب، عبدالحسین، با کاروان حله، تهران، ۱۳۷۸ش. (۲۰) زرینکوب، عبدالحسین، بحر در کوزه، تهران، ۱۳۶۶ش. (۲۱) زرینکوب، عبدالحسین، پلهپله تا ملاقات خدا، تهران، ۱۳۷۱ش. (۲۲) زرینکوب، عبدالحسین، حکایت همچنان باقی است، تهران، ۱۳۷۶ش. (۲۳) زرینکوب، عبدالحسین، سرّنی، تهران، ۱۳۶۸ش. (۲۴) سروش، عبدالکریم، بحر کبیر عشق، کارنامۀ زرین، به کوشش علی دهباشی، ۱۳۷۹ش. (۲۵) شیمل، آ، شکوه شمس، ترجمۀ حسن لاهوتی، تهران، ۱۳۶۷ش. (۲۶) شیمل، آ، مصاحبه، نشر دانش، تهران، ۱۳۶۵ش، س ۷، شم ۲. (۲۷) صدیق، عیسی، در تکریم مرحوم پرفسور ر ا نیکلسن، روزگار نو، تهران، ۱۳۲۴ش. (۲۸) طاهری، ابوالقاسم، سیر فرهنگ ایران در بریتانیا یا تاریخ دویست سالۀ مطالعات ایرانی، تهران، ۱۳۵۲ش. (۲۹) طباطبایی، جواد، دربارۀ یادنامۀ فرانسوی هانری کربن، نشر دانش، تهران، ۱۳۶۴ش، س ۵، شم ۳۰. (۳۰) عباسی، شهابالدین، مقدمه بر راه عرفانی عشق، اثر ویلیام چیتیک، ترجمۀ شهابالدین عباسی، تهران، ۱۳۸۵ش. (۳۱) عباسی، شهابالدین، مولوی در چشم و دل زرینکوب، کارنامۀ زرین، به کوشش علی دهباشی، تهران، ۱۳۷۹ش. (۳۲) غلامی، علیرضا، ریشههای آسمان، شهروند امروز، تهران، ۱۳۸۶ش، س ۲، شم ۸. (۳۳) فرهنگ خاورشناسان، تهران، ۱۳۷۶-۱۳۸۲ش. (۳۴) فیاض، علیاکبر، مقدمه بر بحثی در تصوف، اثر قاسم غنی، تهران، ۱۳۳۱ش. (۳۵) لاهوتی، حسن، مقدمه بر شکوه شمس. (۳۶) محمدخانی، علیاصغر، زندگی نامۀ استاد دکتر عبدالحسین زرینکوب، درخت معرفت، جشننامۀ استاد دکتر عبدالحسین زرینکوب، تهران، ۱۳۷۶ش. (۳۷) محمدی، احمد و احمد میرعلایی، مقدمه بر عرفان مولوی، اثر خلیفه عبدالحکیم، ترجمۀ احمد محمدی و احمد میرعلایی، تهران، ۱۳۵۶ش. (۳۸) معتمدی، منصور، مقدمه بر تاریخ تصوف در هند، اثر سیداطهر عباس رضوی، ترجمۀ منصور معتمدی، تهران، ۱۳۸۰ش. (۳۹) میرانصاری، علی، اسنادی از مشاهیر ادب معاصر ایران، تهران، ۱۳۷۱ و ۱۳۸۱ش. (۴۰) نیکبین، نصرالله، فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرقزمین، تهران، ۱۳۷۹ش. (۴۱) هاشمپور سبحانی، توفیق، عبدالباقی گولپینارلی، آینده، تهران، ۱۳۶۳ش، س ۹، شم ۲. (۴۲) هاشمپور سبحانی، توفیق، مختصری دربارۀ زندگانی و آثار استاد عبدالباقی، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، تبریز، ۱۳۶۲ش. (۴۳) هاشمپور سبحانی، توفیق، مقدمه بر صوفیان نخستین در ادبیات ترک، اثر محمدفؤاد کوپریلی، ترجمۀ همو، تهران، ۱۳۸۵ش. (۴۴) هاشمپور سبحانی، توفیق، مقدمه بر مولویه بعد از مولانا، اثر عبدالباقی گولپینارلی، تهران، ۱۳۳۶ش. (۴۵) یزدانی خرم، مهدی، حلول روح نوگرایی در کالبد آدمی، شهروند امروز، تهران، ۱۳۸۶ش، س ۲. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷. |